غول سفید ترسناک...


پیش از اینها هر روز به خانه مان زنگ میزد...

هر روز مسائل جاری خانه شان را با مادرم در میان میگذاشت و از او مشورت میگرفت...

هر روز به مادرم سفارش میکرد برایم غذاهای مورد علاقه ام را بپزد، هر روز سفارش لباس های رنگی و اقلام دوست داشتنی ام را میداد تا برایم بخرند

روزهایی که در خانه شان میماندم خاله را موظف میکرد تا برایم شیرینی و سیب زمینی سرخ کرده درست کند!

سوادش قرآنی بود اما اصرار عجیبی داشت تا سه کلمه "بادام" ، "زعفران"و "جوجه" را اول همه کتابهای موجود در خانه شان بنویسد -گاهی که استعدادش فوران میکرد یک جوجه هم میکشید!- از داستان راستان مطهری گرفته تا کتابهای درسی خاله و دایی!

با همین سواد اندک اهل ذوق و قریحه بود، دوست داشت همیشه رمزی، کنایه ای، استعاره ای، حذف به قرینه معنوی ای، چیزی در کلامش باشد، همیشه در جملاتش از کلمات متفاوت از لهجه های دیگر استفاده میکرد. ترکی، عربی و حتی انگلیسی! هر چه هم بلد نبود از این و آن میپرسید.

حالا اما اکثر اوقات گوشه ای نشسته و در خود فرو رفته...

زنگ که نمیزند هیچ، حوصله جواب دادن هم ندارد.

همیشه نگران بیماری مادرش است که سالهاست مرده!

گاهی از خانه بیرون میزند که در مراسمشان شرکت کند ولی!

دیگر سفارش من را به مادرم نمیکند به جایش هر وقت میبیندم میپرسد ازدواج کرده ام یا نه؟ یا بچه نداشته ام کجاست؟ گله نمیکند اما فکر میکند برای عروسی ام دعوتش نکرده ام!

دیگر قلم به دست نمیگیرد تا حتی همان سه کلمه را هم بنویسد، کمتر قرآن و دعا میخواند

مثل یک کودک بی پناه از هر جایی که بدون خاله ام برود میترسد

اری؛ یک غول سفید ترسناک انگار پاک کن بزرگی برداشته و تمام شیرینی های زندگی اش، خاطرات خوبش و حتی بدش را پاک کرده و به جایش ترس و نگرانی و تنهایی برایش نوشته...

با این حال هنوز، هر روز برنج های اضافه را میشوید، در کاسه های چینی و بلوری که از مهمانانش پذیرایی میکرد، میریزد تا کبوتر ها و گنجشک های حیاطشان به خاطر چربی برنج مریض نشوند! روزی نیست که فراموششان کند.

غول سفید ترسناک با تمام قوایش هنوز حریف مهربانیش نشده...!

  • مهر2خت
عزیزم ...
مهربونی تنها چیزیه که فراموش شدنی نیست
اوهوم:(
خدا حفظش کنه  و بهش سلامتی و طول عمر عنایت فرماید.
انشاءالله:)
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
Designed By Erfan Powered by Bayan