آغازی پر مهر...

پاییز همیشه برای من دوست داشتنی ترین فصل سال بوده 

امسال اما دوست داشتنی تر...

تقابل اولین ها در این مهر دل انگیز شاید اون رو برای همیشه به منحصر بفرد ترین پاییز عمرم بدل کنه
اولین روزهای مهر، اولین روزهای محرم آقامون حسین علیه السلام و اولین ساعتها و روزهای سکونت توی خونه جدید من و سیدجان...
خونه ای که اگر چه هنوز کاملا شکل نگرفته، اگر چه هنوز اسباب و اثاثش وسط هال و پذیرایی مهمونه، اگر هنوز گاز و یخچال و لباسشوییش نصب نشده، اگر چه هنوز اوپن آشپزخونه اش پر از کارتون های باز نشده و وسایل چیده نشده اس اما خونه اس، خونه ما... 
آرامشی رو به رگ هامون تزریق میکنه که تمام سختی ها، دوندگی ها و حرف شنیدن های این دو سال و نیم رو از یادمون میبره!
درسته که این مدت توی خونه پدر و مادرها در رفاه بودیم اما خوابیدن با یه کمر داغون و زانوهای بی جون وسط این بازار شام، واقعا یه طعم دیگه داره...
حتی لذت خوردن دو نفره چای کیسه ای توی لیوان های یکبار مصرف بعد از یه روز سخت توی خونه خودمون با چای حاضر و آماده توی بلورهای فرانسوی خونه بابا، قابل مقایسه نیست!
وسط این همه لحظه های دلپذیر و پر مهری که مدت ها منتظرش بودیم اما یه حس موذی توی قلبم زنگ میزنه انگار، حسی که هر لحظه میپرسه یعنی واقعا خداحافظ خونه پدری؟!


پ.ن: از خدواند مهربون میخوام به حق این روزهای عزیز و صاحبش به عشق، ایمان و رزق حلالمون برکت بده.

  • مهر2خت
Designed By Erfan Powered by Bayan