عرضم به حضور انورتان که اصولا خلاقیت هم چیز بسیار خوبیست!
بدیهی ست که عید به دید و بازدیدها و بالطبع پلو و چلوهایش است که
عید است! و لازم به ذکر است که از زمان ورود اینجانب به دنیای متاهلین به دلیل ترافیک
بالای اقوام این وری و اون وری کلهم در ایام عید busy بوده و این مهم را به صورت فشرده با اهتمام تمام انجام میدهیم! که
البته باز هم لازم به ذکر است که تا این لحظه به دلیل بزرگتر بودن هر دو خانواده
از عید و پلواش (بغیر از چند مهمانی مختصر) جز مهمان داری و شستن ظرف هایش چیزی
عاید ما نشده! و بی صبرانه در انتظار دور برگشت میباشیم!!!
با این وجود در همین دور رفت و همان چند مهمانی مختصر که اشاره شد به قدری از مرغ و مشتقاتش تغذیه نموده ایم که به قول سیدجان هیچ -بلانسبت- شغالی در طول عمرش این مقدار مرغ را نوش جان نکرده!
و الان دچار فوبیای زرشک پلو شده ایم!
شبها کابوس آن جانور بیچاره را میبینیم که با کارد و چنگال در تعقیب ماست
گاهی هم همسر مکرمشان را میبینیم که با نال و نفرین ِ بی مادر کردن فرزندانش ما را تحت پیگرد قرار میدهد!
سیر تکاملی حالات چهره ما پس از اطلاع از اینکه شام یا ناهار زرشک پلوست!
عمق فاجعه اینجاست که اگر در این بین نقش میزبان را بازی کنی قضیه به همان شام و ناهار ختم نمیشود و در وعده های متمادی در روزهای آتی هم ناگزیر باید مرغ بخوریم!
سیدجان تخمین زده بود که تا آخر تعطیلات به قُد قُد خواهیم افتاد اما بنده اصلاح میکنم که از تعطیلات هنوز چند روزی باقیست و ما به قُد قُد افتاده ایم!!!
بنده خودم تضمین میکنم که اگر برای مهماتی عید زرشک پلو و سایر اغذیه حاوی مرغ نپزید هیچ انسان -از نظر روانی- سالم و بی غرض و مرضی فکر نکند که شما توان مالی تان و یا بذل و بخششتان در حد پایینیست
کمی خلاقیت به خرج بدهید و یا حداقل به خورشت های دیگر فکر کنید!
اصلا فرمه سبزی و یا قیمه به این خوشمزگی چه ایرادی دارد!؟ والا!